نقش مدیر ارشد فناوری اطلاعات (CIO) طی سالهای اخیر تغییر کرده است. امروزه CIO ها به جای کنترل فناوری، با نفوذ و ساختارشکن پیش می روند. علاوه بر این، CIO ها بر کسب و کار و تأثیرات فناوری بر نتایج آن تمرکز دارند. بنابراین، آنها بیش از فن آوری، برای کسب و کار و رهبری مناسب هستند. CIO ها نمی توانند در هنگام شکل گیری و برنامه ریزی بودجه فناوری اطلاعات، نتیجه نهایی یا ماحصل را نادیده بگیرند. چنین آگاهی باعث شده CIO ها رویکرد خود را در اجرای فناوری یک شرکت تغییر دهند، این امر به آنها امکان می دهد تا اثرات نقش حضور خود در شرکت را افزایش دهند.
به گفته کارشناسان، بهترینCIO ها از یک زمینه غیر فنی استقبال می کنند زیرا آنها می توانند همسویی بین فناوری و تجارت و چگونگی ارزش افزوده آن را درک کنند. مایکل متئو(Michael Matthews) به عنوان یک CIO از دانشگاه Oral Roberts می گوید ، ” اکنون بهترین زمان جهش برای یک مدیر فناوری اطلاعات(CIO) مبتکر و خلاق است، در حالی که یک مدیرفناوری عادی و متوسط کارسختی خواهد داشت.”
CIO های امروزی ساختارشکن هستند و بر کسب و کار متمرکز هستند. افسران ارشد اطلاعات کسب و کار را به خوبی درک می کنند و بنابراین می توانند از نرم افزارها و تجزیه و تحلیل داده ها برای پیشبرد استراتژی کسب و کار خود استفاده کنند. با این حال، طبق گفته (Sanjeev Addala) به عنوان یک CIO از شرکت انرژی های تجدیدپذیر، “یک CIO باید در دارای یک عقبه فناوری بوده و نسبت به کسب و کاری که در آن فعالیت می کند اشراف کامل داشته باشد همچنین او باید بیشتر از اینکه یک متخصص فنی بوده، یک استراتژیست متبهر باشد.
CIO ها باید بدانند هنگام تشکیل تیم، ترکیبی خوب از هم تیمی های فنی و نوآور و متخصصین با تجربه قسمت های مختلف کسب و کار را در تیم خود داشته باشند، زیرا آموزش کارکنان فنی در مورد کسب و کار دشوارتر از آموزش کارمندان حرفه ای در مورد فناوری است. برای یک CIO بسیارمهم است که به خوبی چگونگی فرآیند کسب و کار را درک کند، به این دلیل که او در ابتدا استعداد رهبری و استعداد مدیریت دارد و پس از آن علاقمند به صنعت است.
CIO مسئول تحول دیجیتال در سازمان بوده و با استفاده از متدهای نوظهور DevOps و سبک های کاری چابک می تواند آن را عملی کند. بنابراین، یک مدیرارشد فناوری اطلاعات با پیشینه فنی یک دارایی بسیارارزشمند برای شرکت است. همچنین ، یک CIO مسئولیت واحد IT سازمان را دارد. بنابراین، تجربه فنی هم برای او یک اجبارمی شود. به عنوان مثال، یک CIO با تجربه کاری غیرمرتبط و با عدم درک کافی از فناوری، می تواند سردرگمی زیادی برای مدیر ارشد و کارمندان زیر مجموعه ی خود ایجاد کند. در نتیجه موثر ترین و موفق ترین مدیران ارشد اطلاعات درهر دو مسیرگام خواهند برداشت.
منبع: CIOREVIEW